سلام عزیز جان خوبی داستانت عالی بود ولی خطش خیلی برام آشناست آخه یه روز یکی بهم زنگ زد گفت بیا کارت دارم بعد من تا رسیدم گفت بیا ببینم خطط چطوریه ....... بعد خودشم خوابید((تخت تا صبح)) بله اینجوریاست دیگه ولی فقط خواهشم اینه که دیگه داستان ننویس ((البته اگه قراره من کاراشو انجام بدم)) به من هم سر بزن نظر هم یادت نره ها یه شعر هم از خودم در وکردم که می خوام برات در وکنم مدمد چه پر حیاحو نوشته داستان با چاقو پدر مرا درآورد تا صبح مرا اجیییر کرد خوب بید خوب پس نظر وده نظر زووور وده
salam eyval weblog e bahali dary be manam sar bezan khoshhal misham felan bye
تسلیم بابا
{چشمک}
محمد خداییش اینو از کجا دزدیدی؟
دمش گرم. باحال نوشته.
سلام ممد
سلام عزیز جان خوبی
داستانت عالی بود ولی خطش خیلی برام آشناست
آخه یه روز یکی بهم زنگ زد گفت بیا کارت دارم بعد من تا رسیدم گفت بیا ببینم خطط چطوریه .......
بعد خودشم خوابید((تخت تا صبح))
بله اینجوریاست دیگه
ولی فقط خواهشم اینه که دیگه داستان ننویس ((البته اگه قراره من کاراشو انجام بدم))
به من هم سر بزن نظر هم یادت نره ها
یه شعر هم از خودم در وکردم که می خوام برات در وکنم
مدمد چه پر حیاحو نوشته داستان با چاقو
پدر مرا درآورد تا صبح مرا اجیییر کرد
خوب بید
خوب پس نظر وده نظر زووور وده
راست میگی