از وطنت می گریزی
که به کجا گریخته باشی برادر
امروز میگریزی و فردا روز بر خواهی گسیخت
بی خیال مرزها هم اگر بشوی به خیالت که مرزها بی خیالت میشوند
باز تو را بر خواهند گرفت
و به خطوط خودت بر می کشند
و این برایش اب خوردن است
تو و زمان یاریش میکنید
که راضیت کنند که بیقرار شوی
جرا که انجه را که اکنون در بی انی فرداروز نخواهی خواست
طغیان مکن برادر
اکسیر زمان گریزنابذیر است